منظور ما از دوران جوانی در این نوشتار و به طور کلی در بین روایات اسلامی همان معنای متعارف است که شاید نیاز به تعریف نباشد؛ ولی برای آگاهی بیشتر مقداری توضیح لازم است. برای فهم معنایی که در روایات اسلامی و احادیث از یک واژه اراده شده است، باید به معنای متعارف و کاربردی آن در بین مردم رو آورد که خوشبختانه شناخت این مقدار، از راه مراجعه به کتاب لغت و استعمالات عربی امکان پذیر است.1
فخر الدین طریحی صاحب کتاب مجمع البحرین که آشنا به معانی الفاظ قرآن و احادیث است، در زمینه جوانان می نویسد: «وقتی گفته می شود: «صبی به جوانی رسید»، منظور از جوانی (شباب) دوران قبل از کهولت است. «فی الحدیث: ابن ثلاثین سنة یسمی شاب» و در حدیث وارد شده است که فرد سی ساله را جوان گویند.2 بنابراین، پایان سن جوانی سی سالگی و آغاز آن با خاتمه یافتن دوران صباوت و بچگی است.
راغب اصفهانی در کتاب مفردات قرآن خود این را می نویسد که: «صبی کسی است که به حدّ احتلام (بلوغ شرعی) نرسیده باشد.»3 پس شروع سن جوانی با بلوغ رسیدن دختر و یا پسر شروع و تا سی سالگی ادامه پیدا می کند.
دوران جوانی، دورانی است کع توان درک زندگی به صورت مجمل و شناخت فردی در حدّ سطحی در انسان پدیدار می شود و هرچه زمان می گذرد این درک و شناخت عمیق تر می گردد با آشکار شدن آثار تغییرات روحی و جسمی در شکل ظاهری و کارهای جوان، یک دوران کاملاً متفاوت آغاز می گردد که غالباً از سنین بلوغ آغاز شده و تا زمانی که شور و نشاط جوانی با شدت و ضعف خود وجود دارد (غالباً در اطراف سی سالگی) ادامه می یابد.
بعید نیست که زمان فعال دوره جوانی با دوره رشد عقلی و جسمی همراه باشد. طبق برخی روایات اسلامی نهایت رشد عقلی تا 35 سالگی است:
قال علی علیه السلام:
و ینتهی طوله فی ثلاث و عشرین و عقله فی خمس و ثلاثین و ما کان بعد ذلک فبالتجارب
طول قامت فرزند در 23 سالگی و رشد عقلی او در 35 سالگی پایان می یابد و هرچه پس از این است در اثر تجربه و آموزش است.4
جوان در کلام امام علی علیه السلام:
مطالب و نکته هایی که جایگاه جوان را در کلام امیرالمؤمنین علی علیه السلام نشان می دهد در غالب واژه های «غلام» و «صغر» و «شاب» و «حدَث» و «فتی» قرار دارد، گرچه در لغت هر یک از سه واژه اخیر به دیگری ترجمه و تعریف شده مترادف هستند ولی در برخی از کتب لغت حدث و فتی به نوجوانی و آغاز و شروع جوانی اختصاص یافته است.5
به هر تقدیر موارد کاربرد این واژه ها مخصوصاً کلمه شاب در سخنان امام علی علیه السلام، منبع شناسایی جایگاه جوان در کلام امام است . نشان دهنده توجه امام به جوانان و موضوعات مخصوص ایشان از جمله تربیت جوانان در مسائل مختلف است.
اهمیت شناخت جوانی:
یکی از ارزشمندترین دوران زندی انسان، سنین جوانی است. دوران پربار جوانی با قدرت و تحرّک، با سازندگی و بالندگی، با شور و نشاط، با اراده قوی و با تصمیم گیری های صحیح، هماهنگ است.
صلابت و قاطعیت و جلوه های زیبای عظمت و احساسات به همین دوران اختصاص دارد اگر جوان دوران جوانی را به خوبی بشناسد و به وسیله خود و والدین درست و با اصول اسلامی تربیت شود و اهداف تکاملی را بشناسد و راه های صحیح به کارگیری شور و نشاط و قدرت و قاطعیت را بداند، می تواند: انواع موانع و مشکلات و آفات رشد و تکامل را از سر راه خود بردارد.
از انواع زمینه های فراهم رشد و کمال به گونه ای صحیح و مطلوب استفاده کند تا یک جوان عفیف، پاک دامن و تکامل یافته از دیدگاه اسلام بشود.
دیگر اینکه بتواند هم خود و هم جامعه را به سوی سازندگی و تکامل سوق دهند و هم فردای روشن و امیدوار کننده ای داشته باشند.6
پس شناخت از ویژگی های جوانی برای بهره مندی هرچه بیش تر و بهتر از جوانی و پرورش میوه های شیرین این دوران، یک ضرورت و نیاز اساسی است.
فقط در صورتی می توان دستوری قابل اجرا و برنامه ی صحیح ارائه داد که ابعاد روحی و شخصیتی جوان با دقت فراوان، در آن برنامه رعایت شده باشد؛ و گرنه چه بسا زیان جبران ناپذیری گریبان گیر جوان و جامعه بشود.7
اساساً برای بهره مندی در هر کاری باید شناخت و آگاهی کسب کنیم.
قال رسول الله صلی الله علیه و آله:
من عمل علی غیر علم کان ما یفسد اکثر مما یصلح 8
هر که بدون دانش و آگاهی وارد کاری شود، بیش تر مایه فساد است تا اصلاح و سازندگی.
پس جوانی که نه از خود و نه از آفات زندگی خود آگاهی دارد و نمی داند که برای رشد خود چه کاری باید انجام دهد، هر کاری انجام دهد، برای اینکه از جوانی اش استفاده کند جز تخریب و به هدر رفتن عمر گران قدر کاری پیش نبرده و دوران جوانی که از مهم ترین مراحل زندگی است را به راحتی از دست می دهد و جز افسوس از این که بهترین و مهم ترین فرصت را از دست داده است حاصلی از جوانی برایش نمانده است.
قال امام علی علیه السلام:
اضاعة الفرصة غصة
از دست دادن فرصت اندوهبار است.9
در کلام امام به این نکته اشاره شده، اگر فرصت های زندگی را از دست بدهیم جز غم و اندوه نتیجه ای را بدست نمی آوریم.
آخرین فرصت و بهترین تربیت:
در مراحل تربیتی باید به این نکته توجه داشته باشیم که: «دوره بلوغ به نظر بعضی از روان شناسان آخرین مرحله ای است که فرد می تواند شخصیت خود را تغییر دهد. به عبارت دیگر در این دوره شخص آماده است که در افکار، عقاید، عادات، تمایلات و آرای خود تجدید نظر کند.»10 پس اگر از این مرحله بگذرد رفتار و کردار چه صحیح و چه ناصحیح در جوان تحجر پیدا می کند و به سختی می تواند آن را تغیر دهد. کما اینکه امام علی علیه السلام در نامه 31 نهج البلاغه به فرزند گرانقدرشان این نکته را ذکر می فرمایند:
فصدفنی رأیی و صرفنی عن هوای و صرّح لی محض امری، فأفضی بی الی جد لایکون فیه لعب ، و صدق لایشوبه کذب و وجدتک بعضی بل وجدتک کلی حتی کأن شیئاً لو اصابک اصابنی ، و کأن الموت لو أتاک أتانی ، فعنانی، فعنانی من امرک ما یعنینی من امر نفسی ، فکتبت الیک کتابی مستظهراً به إن أنا بقیت لک أو فنیت
ولی اینک «ضرورت تربیت» مرا بر آن داشته تا تو را از یاد نبرم و تمام توجهم را به سوی تو پیش رانم، این وظیفه است که خواب و راحت را از من ربوده، و راستی و حقیقتی را که دروغی آمیزه آن نیست پیش رویم نهاده است. فرزندم! من تو را پاره تنم یافتم بلکه تمام وجودم تو هستی، تا آنجا که اگر بد روزگار خاطر عزیزت را مکدر کند غبار غم بر سیمای من نشسته است و اگر مرگ پنجه بر تو بگشاید جان مرا خسته است. پس همانند کار همانند کار خود درباره تو عزمم را جزم کردم تا آنجا که اتمام سفر را تحمل نکردم و از بین راه نامه ام را برای تو نگاشتم تا پشتیبان تو باشد چه من باشم یا نباشم.11
در این قسمت نامه امام به وضوح این نکته دیده می شود که تربیت جوان باید در سن بلوغ و جوانی صورت پذیرد و لحظه ای در این امر غفلت نورزند.
ضرورت تربیت در سنین جوانی به دو نکته اشاره دارد؛ اول اینکه شتاب در تربیت در سنین جوانی باعث می شود که جوان از انواع انحرافات مصون بماند، چون در جوان به خاطر فعال شدن شدید بعضی از غرایز و گسترده شدن احساسات زمینه انحرافش بیشتر از سایر دوران ها است.
دوم اینکه، شتاب در امر تربیت به خاطر روح تربیت پذیری بالای جوان است.12 در سنین قبل از جوانی در بعضی از مسائل ، تربیت به شکل های مختلف امکان پذیر نیست چون درک فرد از مسائل کم است و در سنین بعد از جوانی اخلاق و رفتار در امور مختلف حالت تحجر آمیز پیدا می کند حال اگر فرد بخواهد بعضی از اخلاق خود را تغییر دهد یا امکان ندارد یا به سختی ممکن می شود، بنابراین دوران جوانی بهترین فرصت برای امر تربیت است. حال باید بدانیم برای بهتر انجام شدن تربیت اسلامی وار یا علوی وار چه راهکارهایی انجام دهیم.13
آشنا شدن به مسائل و ویژگی های جوانی:
بهار عمر انسانی، یعنی دوران جوانی، دوران انقلاب و هیجان است. جوان در این دوران دستخوش تحولات گسترده در ابعاد گوناگون می شود که اگر با آگاهی با آنان رو به رو نشود به ناکامی های جبران ناپذیری دچار می گردد.
برای شناخت ویژگی های این دوران باید به فطرت انسانی رجوع کنیم باید بدانیم ویژگی ها و تحولات در سن جوانی در فطرت انسان چگونه است. حال چرا به فطرت انسانی؟ به خاطر اینکه اگر تربیت در این مسیر قرار گیرد مسلماً به رشد متعالی خود می رسد. چگونه فطرت پیچیده و پر رمز و راز را بشناسیم؟ با متصل بودن به منبع وحی و علم بی پایان خدایی که آن هم در سایه قرآن و تعالیم ائمه اطهار امکان پذیر است. به طور مسلم هر فرد عاقل، چه دین دار و یا غیر دین دار، نمی تواند تشنگی جانش را از قدیمی ترین و غنی ترین دستورات تربیتی پنهان کند.
بنابراین در این نوشتار به پای درس امام علی علیه السلام می نشینیم و از گفتار دلسوزانه و پدرانه ایشان استفاده کرده و همچنین رفتار ایشان را سرلوحه راهمان قرار می دهیم.
مسائل جوانان در کلام امام علی علیه السلام:
امام علی علیه السلام با آگاهی کامل از مراحل رشد و تحول انسان و روان شناختی جوان و جامعه شناسی جوان و نیازهای روانی او، در سخنان خویش دردها و راه درمان آن ها و عوامل و موانع رشد و سعادت جوانان و اخلاق درست و زیبای جوانی را آموزش داده اند. به طور کلی از درون احادیث علوی در زمینه جوانان این موارد استخراج می شود:
1- شناخت جوان و آگاهی از ویژگی های اخلاقی.14
2- تربیت جوان در مسائل فردی، تربیت در مسائل اجتماعی، تربیت در مسائل فرهنگی، تربیت در مسائل اقتصادی و سیاسی.15
3- عوامل رشد و موانع در هر یک از زمینه های اخلاقی.16
تهیه و تنظیم: مریم السادات ساداتی نژاد
مدرسه علمیه حضرت نرجس سلام الله علیها- مشهد
--------------------------------------------------------------------------------
پی نوشتها:
1- محمد علی خادمی کوشا، جوان در پرتو اهل بیت، ناشر مؤسسه بوستان کتاب قم، قم، 1382، ص 35.
2- شیخ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین و مطلع النیرین، ناشر مؤسسه بعثه، بی جا، 1415ق، ج2، ص 923.
3- ابی القاسم الحسین بن محمد معروف به راغب اصفهانی، مفردات فی غریب القرآن، ناشر مکتب مرتضویه، بی جا، 1332، ص274.
4- محمد علی خادمی کوشا، جوان در پرتو اهل بیت، ص 36.
5- محمد رضا جواهری، اخلاق جوانی از دیدگاه امیرالمؤمنان علی علیه السلام، ناشر انتشارات خیر البریه، مشهد 1382، ص 8.
6- محمد دشتی، شناخت دوران جوانی از دیدگاه نهج البلاغه، ناشر مؤسسه ضریح آفتاب، مشهد 1380، ص 15.
7- محمد علی خادمی کوشا، جوان در پرتو اهل بیت، ص 37.
8- حسین بن شبعه الحرانی، تحف العقول، ترجمه احمد جنتی، انتشارات علمیه اسلامیه، بی جا، 1363، ص 50.
9- نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، ناشر انتشارات پرهیزگار، قم، 1379، حکمت118، ص 652.
10- محمد علی خادمی کوشا، جوان در پرتو اهل بیت، ص 38.
11- فرزندم چنین باش، مترجم سید جمال الدین دین پرور، انتشارات بنیاد نهج البلاغه، بی جا، 1379، ص 9.
12- محمد دشتی ، جوانی و اخلاق ، ناشر:ضریح آفتاب، مشهد، 1379 ، ص8.
13- محمد علی خادمی کوشا، جوان در پرتو اهل بیت، ص 41.
14- رک: محمد رضا جواهری، اخلاق جوانی، ص 11.
15- رک: محمد علی خادمی کوشا، جوان در پرتو اهل بیت، ص 49 تا 75.
16- همان، ص 90 تا 122.