سفارش تبلیغ
صبا ویژن



خانواده در قرآن - یک بانوی مسلمان

   


کارکرد و جایگاه خانه در قرآن:

واژه ی بیت به معنای خانه ، هفتاد و یک بار با مشتقات آن در صیغه های بیت و جمع آن بیوت در قرآن کریم آمده است . این کلمات در دوازده مورد با مصداق بیت الله، یعنی کعبه (خانه خدا ) ، دو مورد برای بیت عتیق ، دومورد بیت معمور و باقی به معنای خانه همان محیط مخصوص زندگی خانواده ، آمده است .

با نظر به آیات الهی و پرداختن آیات متعددی در قرآن به کلمه بیت ، چنین به دست می آید که این مکان مسقف محدود که محل اجتماع و زیست جمعی بشر و اولین محیط رشد و پرورش است ، مورد عنایت حق بوده و بر حسب کارایی وجایگاهش درحیات انسانی ، از اهمیت بسزایی برخوردار است . د راینجا به بعضی از این موارد اشاره می شود :


محل تسکین:

اولین کارکرد خانه ، تامین آرامش جسم و تسکین جان اعضای آن است که البته مرهون امنیت همه جانبه ی این محیط برای اعضاست . فضای محدود و امن خانه ، حریمی برای ابراز احساسات بیان اسرار ، ارضای غرایز و تامین نیازهای جسمی و روحی انسان است . این سکونت و امنیت را خداوند به خود نسبت می دهد و می فرماید :

و الله جعل لکم من بیوتکم سکنا

خداوند از خانه های شما محل سکونت و آرامش برایتان قرار داد.1
واژه سکن به معنای هر چیزی است که انسان به وسیله ی آن تسکین یابد . انسان علاوه بر نیاز به سکونت در خانه ، به محلی برای تسکین آلام روحی ، رها شدن از برخی قیودات اجتماعی ، استراحت به نحو دلخواه ، خلوت کردن و راز و نیاز با خدا و محرمان نیاز دارد . اگر خانه تامین کننده این نیازها نباشد ، مسکن نخواهد بود.

 

محل ذکر و تلاوت آیات الهی:

واذکرن ما یتلی فی بیوتکن من آیات الله و الحکمه

به یاد آورید آنچه در خانه هایتان از آیات و حکمت تلاوت شده است.2
آیه خطاب به همسران پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) است و نکاتی از آن برداشت می شود :

? فضایلی که از خانه و خانواده نصیب انسان می شود ، ارزشمند است و باید برای به کار گیری در زندگی حفظ شود .

? خانواده ی پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) الگوئی برای همه خانواده ها است ؛ لذا باید بیش از دیگران مراقب امتثال اوامر الهی باشند .

? هر فرد باید حافظ شئون ، موقعیت و آبروی خانواده خود باشد .

? محیط آرام و مانوس خانه ، آن را مکانی مورد احترام و عنایت قرار داده است ؛ اما چنان چه این محل معبدی برای بندگی و ذکر حق واقع شود ، خداوند آن را رفیع وعظیم می گرداند ، چنانکه خطاب به رسول گرامیش می فرماید :
فی بیوت اذن الله ان ترفع و یذکر فیها اسمه یسبح له فیها بالغدو والاصال3

رفعت و علو حقیقی خاص خداوند متعال است ؛ خانه ای که مسجد خداوند ومحل تسبیح اوباشد،نیز عظیم و رفیع است .
آنچه از آیه فوق و تفسیر مرحوم علامه طباطبائی (المیزان) استفاده می شود ، این است که اگر خانه از هر پلیدی و لوثی منزه بماند و به ذکر خدا و عبادت او مزین شود ، رفعت می یابد و از یک چهار دیواری سرد و بی روح خارج می شود و هر چه صبغه ی الهی و معنویش بیشتر شود ، مقامی رفیع تر که مصداق کامل آن کعبه، خانه ی خدااست . (طباطبائی ، 1363 ج 15 صص 178 – 179)

 

محل رابطه ای قدسی:

 فاذا دخلتم بیوتا فسلموا علی انفسکم تحیه من عندالله مبارکه طیبه (نور،61)
مقصود از سلام کردن بر خود ، سلام بر اهل خانه است و اگر در اینجا نفرمود : بر اهل آن سلام کنید ، خواست یگانگی مسلمانان با یکدیگر را برساند ؛ چون همه انسانند وخدا همه را از یک مرد و زن خلق کرده است. علاوه بر این،همه مومنندوایمان،ایشان را جمع کرده،چون قوی تر از وهم و هر عامل دیگری برای یگانگی است .خداوند می فرماید : بر اهل خانه سلام کنید ؛ از آنجا که سلام بیان تحیتی مبارک از نزد پروردگار است ، عالی ترین ایجاد رابطه میان اعضای خانواده آن است که با تحیت و سلام بر یکدیگر برخورد کنند و یاد خدا میان آنان باشد . این رابطه قدسی اگر درخانه برقرار شود ، به طور قطع به جامعه نیز کشانده خواهد شد .پس حقیقت سلام ، گسترش امنیت و سلامتی در میان انسان هاست .


لزوم حفظ حریم خانه:

از نظر قرآن ، خانه در مقام و جایگاه بالایی قرار دارد ؛ به قدری که حفظ حریم آن بر همگان توصیه شده است . خداوند متعال می  فرماید :
یا ایها الذین امنوا لا تدخلوا بیوتا غیر بیوتکم حتی تستانسوا و تسلموا (نور،27)
حصر در آیه مذکور به این معناست که خداوند ورود به خانه ی غیر را بدون اذن و سلام ممنوع می کند . حرمت این حریم را مقدس می دارد و ضرورت حاکمیت یک فرهنگ صحیح و صمیمی را در برخورد با اهل خانه بیان می کند و می آموزد که اهل بیت باید درروابط با یکدیگر ، علاوه بر رعایت همه ی شئون انسانی در برخوردشان ، از راه تکلم که نزدیک ترین و شایع ترین ارتباط است ، نیز این یگانگی را بیان کنند و سلام واژه ای است که این پیام را دارد ؛ علاوه بر آنکه آرزوی سلامت و امنیت از جانب سلام کننده را ابلاغ می کند . از عدی بن ثبات روایت است : زنی انصاریه به نزد رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) آمد و عرض کرد : من درخانه خویش گاه گاه در شرایطی هستم که نمی خواهم هیچ کس مرا ببیند ، در این  حال اگر پدر ، فرزند یا مردی از خویشان من وارد شوند ، چه کنم ؟ در جواب، آیه فوق فرو فرستاده شد .
تستانسوا یعنی تستاذنوا گفته شده است که استیناس طلب انس است و به این معنی است که در هیچ خانه ای که ملک شما نیست وارد نشوید تا مطمئن شوید فردی در آن است و آنگاه اجازه بخواهید . ابن عباس گفت : در این آیه تقدیم و تاخر است ؛ یعنی حتی تسلموا و تستاذنوا ، یعنی حتی تقولوا السلام علیکم ، ادخل ؛ سلام مستحب است و استیذان واجب (رک . میبدی ، : 1357 ج 6 ، ص 509) در آیه 28 از سوره ی میارکه ی نور نیز ، ورود به هر خانه ای مشروط به اجازه یافتن از سوی صاحب خانه شده است . فان لم تجدوا فیها احداً فلا تدخلو ها حتی یوذن لکم (نور ، 28 ) اگر درخانه کسی را نیافتید ، تا اجازه دریافت نکرده اید ، واردنشوید .
علاوه بر این حکم عمومی ، در آیه 53 از سوره احزاب نیز ورود به خانه پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) بدون اذن منع شده است :
یا ایها الذین امنوا لا تدخلوا بیوت النبی الا ان یوذن لکم

ای ایمان آورندگان به خانه پیامبرواردنشوید مگر آنکه به شما اجازه دهد.
فریبا رحمانی/ راه راستان2
--------------------------------------------------------------------------------

پی نوشتها:
1-  نحل ، 80 

2-  احزاب ، 34

3-  نور ، 36

 



نویسنده » فائزه مهربان » ساعت 1:59 عصر روز شنبه 88 تیر 20